سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلید

 

خیلی ها را _ ناگزیر _ می برند پیش خدا؛ اونایی که پرواز بلد نیستند.

 

اما اندکی هم هستند که خودشان می روند سمت خدا؛ اونایی که پرواز می دانند !

 

می روی یا می برندت؟!

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/6/10ساعت 1:0 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |

 

رمضان بهاری ترین ماه خداست.


فرقی نمی کند فروردین باشد یا مرداد و گرما از زمین و آسمان بر تو ببارد.


 خداوند تار و پود این ماه را با برکت و نشاط بافته است.

 شب هایش را که تنفس می کنی دوست نداری نفست را رها کنی؛ میخواهی هوای پاکش در وجودت حبس بماند تا

حس زندگی

سرتاسر هستی ات را بپوشاند و ببردت تا آستان میزبان کریم،

 همانجا که سفره ای رنگارنگ از بخشایش و مهربانی انتظارت را می کشد.

 


نوشته شده در سه شنبه 90/5/18ساعت 11:8 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |

سومین شب قدر، مسجد حاج ملاحیدر، ساعت 12:30

خودم را بین چند نفر جا می کنم و هر طور شده می نشینم. بعضی ها مفاتیح به دست دعا زمزمه می کنند و بعضی نمازی می خوانند و بیشتر به حرفهای منبری گوش می دهند و اما من...: درس اصول فردا را که باید تدریس کنم در ذهنم مرور می کنم...:

اصولیین در بحث عام قاعده ای دارند که ما من عام الا و قد خص، هیچ عامی نیست مگر  اینکه تخصیص خورده باشد، هیج عامی نیست  مگر اینکه تخصیص خورده  باشد!!

 واقعاً هیچ عامی نیست مگر اینکه تخصیص خورده باشد؟! ولی من می گویم عامی را می شناسم که هیچ تخصیص نخورده است. حداقل هرچه من گشتم مخصصی پیدا نکردم:

خدایا رحمت تو، دعوت تو، آمرزش تو، همه اش عام است و هیچ تخصیص نخورده است! پس می توانم به عموم عام عمل کنم. پس عام به ظهور خودش باقی است. پس ظهورش معتبر و حجت است پس اصالة العموم جاری است پس...
 خودت گفتی همه را می بخشی. نگفتی؟! هیچ مخصصی هم نیاوردی.آوردی؟! سر سفره ات همه را دعوت کردی، استثنا هم نزدی، زدی؟!


اللهم انی اسئلک من رحمتک باوسعها و کل رحمتک واسعة اللهم انی اسئلک برحمتک کلها


نوشته شده در جمعه 89/6/12ساعت 9:50 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |


در عالم فیلم و سینما، سه گانه های زیادی را دیده ام، فیلمهایی که فروش بالای قسمت نخستین، سازندگانشان را برای ساختن قسمتهای بعدی وسوسه کرده است. مبهوت کننده ترینش همین  ارباب حلقه  ها بود.

اما در عالم معنویات شاید تنها سه گانه ای که مملو از شور و هیجان است همین سه گانه لیالی قدر است. به ویژه قسمت آخرش شب بیست و سوم که می ترسی نکند تمام شود و تو ... .
خوب که به شبهای قدری که پشت سر گذاشتم فکر می کنم می بینم همه یه جور نبودند. در پایان بعضی هایشان جز حسرت برایم نمانده و در برخی هم امیدی بوده که در دلم جوانه زده است.

خدایا به عظمت سه گانه ات قسم که حال ما را در این شبها ان طور قرار ده که خودت می پسندی.

 بگذار در این سه گانه، ان طور که تو می خواهی بازی کنیم نه آن طور که دلمان می خواهد.

آمین!


نوشته شده در یکشنبه 89/6/7ساعت 10:45 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |

خدایا منتظرم. یک قدم برایت برداشتم. حالا نوبت  توست: its your turn 

 نه لازم نیست قدمی بر داری

 نیم نگاهی کافی است مرا!


نوشته شده در سه شنبه 89/6/2ساعت 12:11 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |

نمی دانم چقدر اهل مطالعه در ماه رمضان هستید. به هر حال تعطیلات تابستان و تقارن آن با ماه مبارک می تواند هوای خواندن برخی از کتابها را که هم با جسم بی حال روزه دارت  بسازد و هم حالی بر حال خوش مهمان خدا بودنت بیافزاید  به سر ت بیاندازد. شاید ندانید که  در میان احادیث قدسی که همگی لطیف و جان نوازند، برخی  خطابشان با فرزند آدم است. فرزند آدم، عنوان زیبایی است که گفتگوی خدا با مخلوقش در این احادیث با آن آغاز می شود. اگر فرزند آدمی که هستی، این احادیث برای توست. فارغ از اینکه مسلمان باشی یا نباشی، همین که انسان باشی و فرزند آدم روی سخن با توست. دستت را می گیرد و می برد آن سوی خودت! جایی که  خدا هست و خود واقعی ات!  و بعد خداست که با تو سخن می گوید و رازها بر ملا می کند. رازهایی از درون خودت که تو یا نمی دانستی یا از آن غافل بودی... تلنگری می زند و بیدارت می کند...!
«کتاب تنهایی» عنوان کتابی است نوشته محمد رضا زائری که با قلمی روان برخی از این احادیث را ترجمه کرده. به قول نویسنده: « کتابی کوچک برای لحظه های تنهایی ... همین که فرزند آدم باشم کافی است تا در آرامترین خلوت تنهایی ام صدایی آسمانی نجوا می کند با من : ای فرزند آدم...»
این کتاب را  سروش منتشر کرده و در جیب هم جا می شود. فکر می کنم اگر بگردید 450 تومان در دخلتان پیدا شود تا این کتاب را بخرید برای سحرهایتان!
  فکرش را بکنید سحر در خلوت خودت نشستی و می خوانی:

« ای فرزند آدم! تو را برای خودم درست کرده و پرداخته ام. به من روی آور و انس بگیر. از دیگران بگریز و در من بیاویز. تو مال منی نه از دیگران. اگر یک قدم به سوی من بیایی ده قدم به سوی تو خواهم برداشت...»( کتاب تنهایی، ص 8)

می بینی چقدر فاز می دهد!!


نوشته شده در سه شنبه 89/5/26ساعت 3:44 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |

تو می بینی، همیشه، همه چیز را و همه کس را...

چشمانت همیشه بیدار است ...

اصلا تو تنها دیده بیدار جهانی ...

پس چگونه است که بر زشت کاریهای من،  چشم بر هم می گذاری و شتر دیدی ندیدی مرا به آغوشت می کشانی!!


نوشته شده در شنبه 89/5/23ساعت 5:58 عصر توسط محمد رضا نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت